با شروع موج انتخابات و دعواهای باندهای رژیم برای باج گیری و تصدی پستهای قدرت بار دیگر کاندیداهای منتخب آقا به یاد حل مشکلات اقتصادی مردم افتاده اند! در این سی سال فقط جایی که ریششان گیر مردم بوده است آمده اند هزار و یک شعار اقتصادی پوچ و بی معنا داده اند. اینها به مانند عیسی مسیح که بعد از چهل روز گرسنگی وعده شیطان برای غذا را با اینکه با "کلام خدا" سیر می شوم رد کرد٬ میخواهند مردم را با حرف سیر کنند. شرم آور ترین مزد شکنی ها٬ صف طویل اخراج ها٬ زندگی کارگران و مردم یک ذره تردید هم در این جنایتکاران راه نمی دهد. به قول کروبی چیزها عملا آن هستند که به نظر او باید باشند! کار به جایی رسیده است که محسن رضایی قداره بند و جلاد از آمار بالای تورم حرف می زند (البته بماند که می خواهد با اداهای مشمئز کننده ادای جان مک کین اسلامی را در بیاورد) از طرفی دیگر خامنه ای سوپر ابله رژیم مردم معترض به وضعیت را در سخنرانی دیروزش خائن و قاتل خواند. اما این شیاد خونخوار قبل از هر چیزی یادش رفته است که مردم گرسنه را نمی شود مرعوب کرد. سی سال نتوانستید با اوین و 10 ها هزار اعدام بکنید. این چرندیات محض است. جواب مردم هم بسیار کوتاه و برنده بو د: تعویض زنجیر برده یا برده دار تغییری در وضع نمی دهد! مگر مارتین لوتر جمهوری اسلامی خاتمی 8 سال توانست غلطی بکند؟ مگر همان ذره آزادی صوری که قولش را داده بود عملی شد که حالا کاری از دستی مومیایی میر حسین بر بیاید؟
مثلا میرحسین موسوی دم از بهبود وضع اقتصادی و تغییر می زند اما این تغییر چیست؟ آیا قرار است همان مقدار کار اضافی که از کارگران دزدیده اند پس بدهند؟ یا به قول آقای همایون کمربندهایشان را محکم تر ببندند تا از کاری که خودشان می کنند یک لقمه بیشتر جلویشان پرت کنند. تازه اسم این دزدی در روز روشن را بگذارند گشایش اقتصادی و تغییر وضع مردم!
اما جایی که نصف کارخانه های کشور تعطیل شده اند و درصدی بیشتر از نصف با سی درصد ظرفیت تولید می کنند٬ بیشتر چیزی شبیه یک ورشکستگی عظیم اقتصادی است تا شرایط مهیای رشد و انباشت سرمایه! نه موسوی نه احمدی نژاد نه کروبی و نه حتی خود جان کينزی هم اگر زنده می شد نمی توانست کاری برای این اقتصاد ورشکسته بکند! از پخش هزینه ها در استان ها حرف می زند معنی اش چپاول تمرکز یافته بیشتر مردم است. جایی که تبلیغ توسعه کردند سال بعدش بیست هزار کارگر را به خیابان ریختند. قراراست کروبی که در همان مدت تصدی گریش در مجلس ارتجاع به سینه کارگران گلوله زدند مشکل بیکاری را حل کند؟ یکی نیست بگوید حضرت اقا شما لطف کنید همان کارگران شاغل را بیکار نکنید لازم نیست کار ایجاد کنید! بی شرمانه در تلویزیون می نشینند از نابود کردن تورم حرف می زنند اما مثالهای گویای همان خبرگزاری خودشان چیز دیگری می گوید. کارمند در مصاحبه تلویزیونی می گفت از خریدن یک هندوانه عاجز هستم! مصاحبه گر از افزایش دستمزدها در زمان احمدی نژاد پرسید مصاحبه شونده پاسخ داد سه سال است که یک قران اضافی دریافت نکرده است! اما همین پریشب محسن رضایی بود که به احمدی نژاد برای افزایش دستمزدها نان قرض می داد! و می گفت شما دستمزدها را از دویست هزارتومان به 700 هزار تومان رسانده اید ولی تورم را کنترل نکرده اید! چه بی شرمی وصف ناشدنی ای!
تازه تمام این سیستم اقتصادی فلج و نا کار امد روی دریایی از دزدی و باند بازی و باج خواری لق می زند! حرف یکی از نماینده های مجلس ششم بود که اقتصاد جمهوری اسلامی را پاکت قاچاق و پول شویی خواند! و باز هم با یک تجرید دیگر اینها بخواهند خیلی سرمایه داری پیشرفته ای بشوند از قبیل خزعبلات اقتصادی رفسنجانی که می خواست ژاپن اسلامی راه بیندازد باز به یک دریا مشکل دیگر می خورند. خود سرمایه داری جهانی در شرایط تب آلود و بحران به سر می برد و روزانه میلیاردها یورو ضرر می دهند. حالا گیریم که هرکول اقتصاد اسلامی میرحسین برای افزایش و تغییر بیاید جلوی دزدی را بگیرد. کارخانه های جدید را راه اندازی کند و ایران را اصلا شبیه آلمان کند که اینها را هیچ عقل سلیمی نمی تواند برای لحظه ای تصور کند. آیا باز چیزی جز همان داستان دادن مقداری از مزد اضافی بیشتر به کارگران است؟ و آیا در خود آلمان فرضی این را سرمایه دارها داده اند یا خود کارگران گرفته اند؟ آیا اصلا نظام سرمایه داری در تمام عمر منحوسش توانسته غلطی برای کارگران جز قتل و کشتار و استثمار بکند که نمونه کپک زده اسلامی اش بتواند کاری بکند؟
خود اقای موسوی طراح فضای سرکوب کارگران و باز گذاشتن دست سرمایه دارها برای دست اندازی بیشتر بوده است. همین امروز بی شرمانه افتخارش پر کردن صندوق ارزی کشور از قبل سه نوبت شیفت کاری بدون حقوق کارگران در زمان جنگ است. در دنیای سوپر وارونه اقتصادیات سرمایه دزدی از سفره مردم هم ارزش جلوه داده می شود. تمام دعوای این اوباش در رقابت بر سر دزدی از سر سفره مردم و کارگران است. کروبی و موسوی بیشتر چشمشان به غرب است و خواب مدل کشورهای آسیای میانه و عربی را برای مردم ایران می بینند! احمدی نژاد و رضایی خونخوار چوب را برای کارگران بلند کرده اند و قداره را از رو برای کارگران بسته اند!البته هر عقل آگاهی که ذره ای از بازی با لغات جمهوری اسلامی در این سی سال آشنا باشد٬ تمام این شعارهای پوچ را فاکتور خواهد گرفت و تره هم بار این خزعبلات نخواهد کرد! و از اینها گذشته سعی دارند در یک ماه تمام رنج و دردی را که شب و روز به سر مردم می اورند مردم فراموش کنند!همین امروز در موازات انتخابات کریه شان ده ها رهبر کارگر در زندانند و صدها کارکر روزانه از کار بیکار می شوند. معاون احمدی نژاد دم از تاسیس چهل هزار خانه برای بی خانمانان می زند گویا برای شهر کرها و کورها نوحه می خواند! در همان کهریزک حتی یک خانه هم بنا به شواهد عینی ساخته نشده است. دو حلب روغن و چند کیلو سیب زمینی مجانی را که مردم با همان کتکشان زدند تنها افتخار اقتصادیشان است. هفت تپه و هزاران کارگر و خانواده هایشان که با خطر بی خانمانی و اعتیاد و هزار و یک مصیبت روبرو هستند گویی آدم زنده آن جامعه نیستند! نه به راستی در نظام جمهوری اسلامی اقتصادیات فقط برای طبقات بالا معنی دارد و اکثریت جامعه جزز آدم حساب نمی شود!
مشکل اقتصادی رژیم اسلامی را تا گردن درون خود برده است + بنا به معیارهای تعریفی خود اقتصاد سرمایه داری جمهوری اسلامی یک واحد ورشکسته اقتصادی است. پاشنه آشیل اسلامیون همین جاست. اینها نه اعتبارش را دارند نه خود نظام سرمایه داری جهانی چندان وضعش خوب است که استخوانی جلوی اینها بیندازد. تنها راه باقی مانده نظام اسلامی سرکوب و سرکوب بیشتر است. فاز جنگ نهایی مردم و رژیم اسلامی نزدیک است و اینرا خود سران رژیم به خوبی حس کرده اند. دفعه قبل مردم را شکست دادند این دفعه مردم شکستشان خواهند داد! *